نویسندگان:
دکتر محمدزمان رستمی
طاهره آل بویه




 

روایات بسیاری این اصل را اثبات می‌کند که هیچ عصری از وجود انبیا و اوصیای ایشان خالی نمی‌ماند، یعنی در هر زمان، مردم یا از وجود نبی برخوردارند و یا از یک وصی که از سوی آن نبی به دستور خداوند تعیین می‌شود و این مطابق با احادیثی است که می‌‌فرماید زمین از حجت خدا خالی نمی‌ماند. (1)
فیض کاشانی می‌نویسد: پیامبر اکرم (صلی‌الله علیه و آله‌وسلم) به حضرت علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: هر یک از انبیای اولواالعزم، علم خود را به وصیّ خود واگذار نمودند. وصی حضرت آدم (علیه‌السلام) شیث (علیه‌السلام)، وصی شیث (علیه‌السلام) پسرش شبان (علیه‌السلام)، وصی حضرت نوح (علیه‌السلام) سام (علیه‌السلام)، و وصی سام (علیه‌السلام) عثامر (علیه‌السلام) بود؛ همچنین وصی حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) اسماعیل (علیه‌السلام)، سپس اسحاق (علیه‌السلام)، یعقوب (علیه‌السلام)، یوسف (علیه‌السلام)، بثریا (علیه‌السلام)، شعیب (علیه‌السلام)، موسی بن عمران(علیه‌السلام)، یوشع بن نون (علیه‌السلام)، داوود (علیه‌السلام)، سلیمان (علیه‌السلام)، آصف بن برخیا (علیه‌السلام)، زکریا (علیه‌السلام)، عیسی (علیه‌السلام)، شمعون (علیه‌السلام)، یحیی (علیه‌السلام)، منذر (علیه‌السلام)، سلیمه (علیه‌السلام)، برده (علیه‌السلام) و ... بوده‌اند، سپس پیامبر (صلی‌الله علیه و آله‌وسلم) فرمود: آن علوم به من انتقال یافت و ای علی من آن را به تو می‌سپارم و تو آن را به وصی خود و او آن را به اوصیای تو از فرزندانت یکی پس از دیگری انتقال می‌دهید تا به بهترین فرد زمین پس از تو انتقال یابد.
و در روایت است که وقتی زمان وفات حضرت آدم (علیه‌السلام) نزدیک شد، خداوند به وی وحی کرد: ای آدم نبوت تو سپری گردید و زمان تو به پایان رسید، پس آن چه از علم و ایمان و اسم اکبر و میراث علم و آثار نبوت نزد توست را به فرزندت هبة الله بسپار. همانا من علم و ایمان و اسم اکبر و میراث علم و آثار نبوت را تا روز قیامت منقطع نمی‌سازم و زمین را رها نمی‌کنم، مگر آن که در آن عالمی است که به واسطه او دین من و طاعت من شناخته می‌‌شود و او وسیله نجات مردم است.
چنین است که هر پیامبری یک وصی به جای گذارد تا این که خداوند پیامبر را مبعوث نمود و زمانی که دوران نبوت او به پایان رسید، خداوند به او وحی نمود که آنچه از علم و ایمان و اسم اکبر و میراث علم و آثار علم نبوت نزد توست را به علی بسپار و من آن‌ها را از ذریه تو جدا نمی‌سازم، چنان که از انبیای قبل از تو جدا نساختم و آیه شریفه: «إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِینَ * ذُرِّیَّةً بَعْضُهَا مِن بَعْضٍ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ» (2) بر آن دلالت دارد. (3)
امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله‌وسلم) فرموده اولین وصی که در روی زمین بوده است هبة الله پسر آدم بود و پیامبری در نگذشت جز این که وصی داشت و همه پیامبران 120 هزار بودند و از آن‌ها پنج تن اولوالعزم بودند: نوح، ابراهیم، موسی، عیسی و محمد (صلی‌الله علیه و آله‌وسلم) و علی بن ابیطالب وصی محمد بود و علم همه اوصیا و علم هر که پیش از او بود را به ارث برد، چنان که محمد، علم همه انبیا و مرسلین پیش از خود را به ارث برد. بر ستون عرش نوشته است: حمزه شیر خدا، شیر رسول او، و سید شهیدان است و در کنگره عرش نوشته است علی امیرالمؤمنین است: این است حجت ما بر هر که منکر حق ما است و میراث ما را نپذیرد و چه مانعی از اظهار این حقایق جلو ما است با این که ما یقین داریم و چه دلیلی رساتر از این است. (4)

پی‌نوشت‌ها:

1. این مبحث، تکمیل کننده بحث وراثت است، زیرا علوم از هر نبی و ولی به وصی او به ارث می‌رسد.
2. آل عمران، آیات 33 - 34.
3. فیض کاشانی، علم الیقین، ص 531 - 533.
4. کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 433.

منبع مقاله:
رستمی، محمدزمان و آل بویه، طاهره، (1390)، علم امام (با رویکرد قرآنی، روایی، عرفانی، فلسفی و کلامی)، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّه قم)، چاپ دوم